جدول جو
جدول جو

معنی دل سو - جستجوی لغت در جدول جو

دل سو
مایه ی امید، امیدواری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دل سوخته
تصویر دل سوخته
سوخته دل، ستمدیده، مصیبت دیده، آزرده دل، غمناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل سوختگی
تصویر دل سوختگی
دل سوخته بودن، آزردگی
فرهنگ فارسی عمید
(تَءْ کَ دَ)
اندوهناک شدن. غمگین شدن:
چو درویش بیند توانگر بناز
دلش بیش سوزد به داغ نیاز.
سعدی.
، ترحم آوردن. رحم کردن. غمخواری کردن. مردمی نمودن. (از آنندراج). متأثر شدن برای دیگری در نتیجۀ مشاهدۀ ستمی یا ناملایمی که بر او وارد آید. (فرهنگ عوام). رحمت آوردن بر کسی:
خردمند را دل بر اوبر بسوخت
بکردار آتش رخش برفروخت.
فردوسی.
عدوی شاه مشرق را بسوزد هر زمانی دل
بسوزد آن دلی کآتش مر او را در میان باشد.
فرخی.
بر تو سید حسن دلم سوزد
که چو تو هیچ غمگسار نداشت.
مسعودسعد.
سوختنی شد تن بی حاصلم
سوزد از این غصه دلم بر دلم.
نظامی.
بزیر بار تو سعدی چو خر به گل درماند
دلت نسوخت که بیچاره بار من دارد.
سعدی.
مبصر چو بر مرده ریزد گلش
نه بر وی که بر خود بسوزد دلش.
سعدی.
تن ما شود نیز روزی چنان
که بر وی بسوزد دل دشمنان.
سعدی.
یکم روز بر بنده ای دل بسوخت
که می گفت و فرماندهش میفروخت.
سعدی.
بسوخت مجنون در عشق صورت لیلی
عجب که لیلی را دل نسوخت بر مجنون.
سعدی.
بر من دل انجمن بسوزد
گر درد فراق یار گویم.
سعدی.
خورد کاروانی غم بار خویش
نسوزد دلش بر خر پشت ریش.
سعدی.
هرآنکس که جور بزرگان نبرد
نسوزد دلش بر ضعیفان خرد.
سعدی.
آشنائی نه غریب است که دلسوز من است
چو من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت.
حافظ.
دل تنگش کجا بر تشنۀ دیدار می سوزد
سبک دستی که برمی آید از آیینه مقصودش.
صائب (از آنندراج).
کی به جانهای گرفتار دلش خواهد سوخت
یوسف مصر اگر زحمت زندان نبرد.
صائب (از آنندراج).
بر شعلۀ نگاه نکردیم جان سپند
دل سوخت بر تحمل ما اضطراب ما.
ظهوری (از آنندراج).
- امثال:
دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد
کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد.
؟ (از امثال و حکم دهخدا).
، دل سوزانیدن. رنج بردن با خلوص و صفای نیت برای کسی یا چیزی. (یادداشت مرحوم دهخدا). دلسوزی کردن:
بسی رنج بردی و دل سوختی
هنرهای شاهانم آموختی.
فردوسی.
، دل کسی را سوزانیدن. آزردن. رنج دادن. پر از تأثرو اندوه کردن. ریش کردن دل:
به خون برادر چه بندی کمر
چه سوزی دل پیرگشته پدر.
فردوسی.
شکرلب جوانی نی آموختی
که دلها بر آتش چو نی سوختی.
سعدی.
رجوع به این ترکیب ذیل سوختن شود
لغت نامه دهخدا
(دِ لِ تَ / تِ)
دل ستمدیده. دل غم دیده:
سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس
اندوه دل سوخته دلسوخته داند.
سعدی.
نفس آن روز برآرم به خوشی از ته دل
که دل سوخته در بزم تو مجمر گردد.
سلمان (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دل سوختن
تصویر دل سوختن
غمگین شدن اندوهناک شدن، ترحم آوردن رحم کردن، دل کسی را سوزانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
وجع القلب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
Pity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
avoir pitié
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مایه ی درد، درد درونی
فرهنگ گویش مازندرانی
روی دل، روی سینه
فرهنگ گویش مازندرانی
تیز کردن لبه ی اشیای برنده، معاشقه
فرهنگ گویش مازندرانی
کور مال، چراغ دستی
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از: شجاع و نترس
فرهنگ گویش مازندرانی
با دلسوزی، با دلشکستگی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
দয়া করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
ترس کھانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
สงสาร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
kuhurumia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
동정하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
哀れむ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
दया करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
לרחם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
mengasihani
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
medelijden hebben
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
compadecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
با احترام، از قلب، صمیمی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
ter piedade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
współczuć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
співчувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
Mitleid haben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
сочувствовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دل سوزی کردن
تصویر دل سوزی کردن
compatire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی